لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/عکس یار

از ویکی‌نبشته
  به روی سینهٔ من، دستگاه عکاسی، تو همچو قبلهٔ معبود، در مقابل من.  
  تلاش سخت نمودم که عکس روی تو را به شیشه بگیرم و چیزی نگشت حاصل من.  
  ز بی لیاقتی خویش، شرمگین بودم، ولی توجه دل کرد حل مشکل من:  
  ببین که عکس جمال تو را ز شیشهٔ عکس به خویش جلب نموده است شیشهٔ دل من!