لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/سال هجوم و ظفر

از ویکی‌نبشته
  همه دانند که، چون گرگ شریر، هر سگ هار، بود غافلگیر؛  
  نرم و خاموش، ز ره می گذرد، چون به آدم رسد، او را بدرد.  
  صفت شیر، ولیکن این نیست، شیر، نامرد و بد و چرکین نیست.  
  گر بخواهد سوی دشمن تازد، غرش اول به جهان اندازد،  
  نگریزد اگر از غرش او، خصم، بیجان شود از برش او.  
  ور به وی بی خبر آرند هجوم، با همه صولت و زور معلوم،  
  پس رود یک دو قدم، خشم آلود، تند، هر سو نظر اندازد و زود،  
  جمع گشته بجهد شیر، چو تیر؛ کی تواند رهد از حملهٔ شیر؟  
  دشمن، از شرم و شرافت محروم، چون سگ هار، به ما کرد هجوم.  
  شیر ما، یک دو قدم واپس رفت، واپس از حیلهٔ آن ناکس رفت.  
  نظری تیز به هر سو انداخت، زود شد جمع و سوی دشمن تاخت.  
  بگریزد ز وی، اکنون چون میش آنکه بد گرگ، دو روز از این پیش.  
  لیکن این تاخت نخستین باشد؛ جای ایستادن، برلین باشد!  
  سال کهنه، پی آماده شدن پس نشستیم اگر از دشمن،  
  سال نو، سال هجوم است و ظفر؛ سال فانی شدن گرگ بشر.  
  به تو، ای ارتش پر زور و دلیر، به تو، ای خلق توانای کبیر،  
  به تو، ای کشور نصرت انگیز، به تو، ای رهبر محبوب و عزیز،  
  عید امسال مبارک باشد، فتح و اقبال مبارک باشد!  

ستالین آباد، دسامبر ۱۹۴۱