پرش به محتوا

لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/بدخشان

از ویکی‌نبشته
  بدخشان چتر سیمین زمین است، طبیعت را در انگشتر نگین است.  
  چراغ لنینی دارد بدخشان، ره استالینی دارد بدخشان.  
  بود گهوارهٔ مه، کوه پامیر، برش هر کوه کوته، کوه پامیر.  
  خیال تیز را هم، در دل خود نداده تا کنون ره، کوه پامیر.  
  به پیدا کردن لعل بدخشان هزاران از بشر، جان کرده قربان.  
  فقط ما، سینهٔ وی را دریدیم، نشسته فاتحانه در دل آن.  
  نه تنها لعل، از آن کان گرفتیم، از این هم خوب تر، از آن گرفتیم.  
  ز وی، خورشید نورافشان گرفتیم، ز وی، نام ستالین جان گرفتیم.  
  بدخشان چتر سیمین زمین است. طبیعت را در انگشتر نگین است.  
  چراغ لنینی دارد بدخشان، ره استالینی دارد بدخشان.  

مسکو، آوریل ۱۹۴۱

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. سرود ایجادکنندگان راه شوسهٔ پامیر به نام ستالین