پرش به محتوا

لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/ابرو - آبرو

از ویکی‌نبشته

روزنامه ها خبر دادند که زندانبانان

تهران، بعضی از میهن پرستان را

ابرو تراشیده، به کوچه می اندازند

ارتجاع دون، که از نام آوران ابرو تراشد،

تیغ از آمریکا بود، امّا به دست او تراشد

روید از نو، ابروی مردان ولی هرگز نروید

آبروی خصم، کاو، با دست خود از رو تراشد

دشمن، استقلال ایران را به موئی بسته، و آن را

دست این ایرانیان خائن، از هر سو تراشد،

کوشد آمریکا، که با داس ستم از دشت دنیا

کشته ی آزادی ایرانی و هندو تراشد

تیر جان گیری شود بر چشم آمریکای قاتل

هر سر موئی ز جسم میهن این جادو تراشد