لاهوتی (غزلیات)/همه میرقصند
ظاهر
سنبل، به هوای خوش طناز تو رقصد، | بلبل، به نوای نی پر ناز تو رقصد. | |||||
این چیست که تا ناله ز تار تو برآید، | جان خیزد و مستانه به آواز تو رقصد؟ | |||||
دل، با همه سنگینی و آتش صفتی، باز | پروانه شود، چون شنود ساز تو، رقصد. | |||||
شمشاد چمد در چمن، از نغمهٔ چنگت. | با صورت خوش شعبده پرداز تو، رقصد. | |||||
صاحب دل هر مملکت آید به مقامت، | شورش به سر افتاده، به شهناز تو رقصد. | |||||
چون در غزل من شنود نام ستالین، | گل خندد و با ساز فسونساز تو رقصد. |
مسکو، سپتامبر ۱۹۳۷
یادداشتها
[ویرایش]- ↑ این شعر به یاد سازندگان ماهر تاجیکستان سروده شده است.