لاهوتی (غزلیات)/ای نگار پارسی

از ویکی‌نبشته
  ای نگار پارسی، از ما نگهداری بکن، ما ز پا افتادگان را، بعد از این یاری بکن.  
  دلبران، هرجا پرستاران عشاق خودند، خسته ایم، آخر تو هم، ما را پرستاری بکن.  
  همچو گل، بیرون بیا از جلد ننگین نقاب، پیچه و چادر بسوزان، ترک این خواری بکن.  
  گفتم ای دل، عاشقی سخت است، خندیدی به من؛ من کنون خندم بر احوال تو، تو زاری بکن!