فخرالدین عراقی (غزلیات)/هر زمان جوری ز خوبان میکشم
ظاهر
هر زمان جوری ز خوبان میکشم | هر نفس دردی ز دوران میکشم | |||||
خون دل هر دم دگرگون میخورم | جام غم هر شب دگرسان میکشم | |||||
باز دست غم گریبانم گرفت | گرچه بر افلاک دامان میکشم | |||||
جور دلدار و جفای روزگار | گرچه دشوار است، آسان میکشم | |||||
از پی عشق پری رخسارهای | زحمتی هر دم ز دیوان میکشم | |||||
جور بین، کز دست دوران دم به دم | ساغر پر زهر هجران میکشم | |||||
چون ننالم از جفای ناکسان؟ | کین همه بیداد ازیشان میکشم | |||||
تا نباید دیدنم روی رقیب | هر نفس سر در گریبان میکشم | |||||
با خیال دوست همدم میشوم | وز لب او آب حیوان میکشم | |||||
تن چو سوزن کردهام، تا روز و شب | مهر او در رشتهی جان میکشم | |||||
نازنینا، ناز کن بر جان من | ناز تو چندان که بتوان میکشم | |||||
از تو چیزی دیدهام ناگفتنی | وین همه محنت پی آن میکشم |