فخرالدین عراقی (غزلیات)/دل در گره زلف تو بستیم دگربار
ظاهر
| دل در گره زلف تو بستیم دگربار | در دام سر زلف تو شستیم دگربار | |||||
| از نرگس مخمور تو مخمور بماندیم | وز جام می لعل تو مستیم دگربار | |||||
| از بادهی عشق تو یکی جرعه چشیدیم | صد توبه به یک جرعه شکستیم دگربار | |||||
| ما قبلهی خود روی چو خورشید تو کردیم | هیهات! که خورشید پرستیم دگربار | |||||
| دل در گره زلف تو بستیم و برآنیم | جویای سر زلف چو شستیم دگربار | |||||
| کان جان که نسیم سر زلف تو به ما داد | هم با سر زلف تو فرستیم دگربار | |||||
| از پیشگه وصل چو برخاست عراقی | با تو دمکی خوش بنشستیم دگربار | |||||