فخرالدین عراقی (غزلیات)/در جهان گر نه یار داشتمی

از ویکی‌نبشته
فخرالدین عراقی (غزلیات) از فخرالدین عراقی
(در جهان گر نه یار داشتمی)
  در جهان گر نه یار داشتمی با جهان خود چه کار داشتمی؟  
  دست کی شستمی به خون جگر گر به کف در نگار داشتمی؟  
  گر نبردی قرار و آرامم حالی، آخر قرار داشتمی  
  ور مرا عشوه کمترک دادی قول او استوار داشتمی  
  ور به کارم دمی نظر کردی به ازین کار و بار داشتمی  
  دل اگر در میانه گم نشدی دلبر اندر کنار داشتمی  
  با سپاه غمت برآمدمی با خود ار بخت یار داشتمی  
  با عراقی، اگر دلاورمی روز و شب کارزار داشتمی