فخرالدین عراقی (غزلیات)/ای ربوده دلم به رعنایی
ظاهر
ای ربوده دلم به رعنایی | این چه لطف است و آن چه زیبایی؟ | |||||
بیم آن است کز غم عشقت | سر بر آرد دلم به شیدایی | |||||
از خجالت خجل شود خورشید | گر تو برقع ز روی بگشایی | |||||
زیر برقع چو آفتاب منیر | اندر ابر لطیف پیدایی | |||||
در جمالت لطافتی است که آن | در نیابد کمال بینایی | |||||
منقطع میشود زبان مرا | پیش وصف رخ تو گویایی | |||||
آن ملاحت که حسن روی توراست | کس نبیند، مگر که بنمایی | |||||
نیست بیروی تو عراقی را | بیش ازین طاقت شکیبایی |