شیخ بهائی (نان و پنیر)/هان، مدان بیگار تکلیفان عام
ظاهر
هان، مدان بیگار تکلیفان عام | هان! مدان ضایع رسالات و پیام | |||||
باید اول آید از حق نهی و امر | غیر مختص، نه به زید ونه به عمرو | |||||
ز استماع آن دو تا بارز شده است | شوق مکنونی که در نیک و بد است | |||||
امر و نهی شرع و عقل و دین ز رب | شرط شوق این و آن دان، نه سبب | |||||
شرط اصلا محدث مشروط نیست | گرچه از بهر حدوثش، بودنی است | |||||
گر نباشد بارش نام از سما | از زمین کی روید اقسام گیا | |||||
گل، به فیض عام، روید از زمین | لیک این باشد چنان و آن چنین | |||||
این یکی خارست آن یک گل به ذات | هر یکی دارد ز ذات خود صفات | |||||
سنبل و گل، بهر روییدن دمید | خار و خس را بهر تون او آفرید | |||||
بارش اینها را چنین حالات داد | پس به بارش، حال ذات از وی نزاد | |||||
گر نکردی فهم، بگذر زین مقال | خویش را ضایع مکن اندر جلال |