شیخ بهائی (مثنویات پراکنده)/راه مقصد دور و پای سعی لنگ
ظاهر
| راه مقصد دور و پای سعی لنگ | وقت همچون خاطر ناشاد تنگ | |||||
| جذبهای از عشق باید، بیگمان | تا شود طی هم زمان و هم مکان | |||||
| روز از دود دلم تاریک و تار | شب چه روز آمد ز آه شعله بار | |||||
| کارم از هندوی زلفش واژگون | روز من شب شد، شبم روز از جنون | |||||