شیخ بهائی (غزلیات)/بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است

از ویکی‌نبشته
شیخ بهایی (غزلیات) از شیخ بهایی
(بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است)
  بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است  
  ز مراحم الهی، نتوان برید امید مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است  
  طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟  
  به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا! به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است  
  غم هجر را بهایی، به تو ای بت ستمگر به زبان حال گوید که زبان قال لال است