شرح حال رجال ایران/احمدشاه قاجار

از ویکی‌نبشته

احمد احمدشاه پسر دوم محمد علیشاه در سال ۱۳۱۴ ق. در تبریز متولد و در سال ۱۳۲۷ ق. در سن ۱۲ سالگی بجای پدر مخلوع خود بشاهی برگزیده شد و چون هنوز بسن بلوغ نرسیده بود پنج سال در تحت قیمومیت دو نائب السلطنه عضدالملک قاجار (مدت یکسال و اندی از ۲۸ جمادی‌الثانیه ۱۳۲۷ تا ۱۷ رمضان ۱۳۲۸ ق.) و ابوالقاسمخان ناصرالملک قره‌گوزلو (مدت چهار سال) باقی ماند و در سال ۱۳۳۲ ق. (هشت روز پیش از آغاز جنگ جهانی اول ۱۹۱۴ م.) خود زمام سلطنت را در دست گرفت و پس از دوازده سال پادشاهی او را در سال ۱۳۴۴ ق. (۹ آبان ۱۳۰۴ خ.) از سلطنت خلع گردانیدند. در کابینه دوم وثوق‌الدوله (حسن وثوق) ۱۲۹۸ خ. برابر با ۱۹۱۹ میلادی که معروف به کابینه قرارداد است (کابینه قرارداد عبارت از این بود که ایران را به تحت‌الحمایگی انگلستان در آورد) احمدشاه را برای اولین بار ۱۳۳۸ ق. (۱۲۹۸ خ.) (احمدشاه سه بار باروپا رفت در سال ۱۳۳۸ ق. (۱۲۹۸ خ. و ۱۳۴۰ ق = ۱۳۰۰ خ. و ۱۳۰۲ خ.) باروپا فرستادند و فیروزمیرزا نصرةالدوله نیز وزیر خارجه بود با گرفتن شصت هزار لیره[۱] اعتبار از محل درآمد نفت جنوب بهمراه او فرستاده شد و نظر این بود که شاه در لندن موافقت خود را با قرارداد اظهار و آن را تائید و تنفیذ نماید با هر قدر اصرار و ابرام نصرةالدوله و تأکیدات زیاد ابوالقاسمخان ناصرالملک که شاه در اظهارات خود در مجلس رسمی با قرارداد موافقت کند و بعد آن را امضا نماید احمدشاه زیر بار نرفت و بعد هم آن را امضاء نکرد و در

احمد شاه احمد شاه و محمدحسن میرزا ولیعهد

مقابل اصرار دولت انگلیس مبنی بر تائید آن عهدنامه شوم استقامت ورزید و در مهمانی رسمی شهرداری لندن در سر میز شام در جواب نطق شهردار لندن و بیانات لرد کرزن وزیر امور خارجه انگلستان از هر گونه اشاره بآن موضوع خودداری کرد حتی معروف است که ناصرالملک بوی گوشزد نمود که اگر با قرارداد موافقت نکنید و آن را امضاء نفرمائید ممکن است که بضرر خودتان تمام شود معذلک با وجود شنیدن گفته ناصرالملک از امضاء چنین قرارداد ننگینی با انگلستان بکلی خودداری نمود و سرانجام همانطور که ناصرالملک پیش‌بینی نموده بود این عدم موافقت بضرر وی تمام شد و سرانجام در جلسه شنبه ۹ آبان ۱۳۰۴ خ . برابر با ۱۳ ربیع‌الثانی ۱۳۴۴ ق. مجلس دوره پنجم با وضع عجیب و غریبی که بر خلاف قانون اساسی بود از سلطنت خلع گردید[۲] و رضاخان سردارسپه نخست‌وزیر وقت و فرمانده کل قوی بجای او بسلطنت رسید. احمد شاه مردی منظم – مرتب – دقیق – قانونی و وطن‌خواه بوده و اگر با سایر شاهان ایران در مقام مقایسه بر آئیم و اعمال هر یک را تحلیل و تجزیه کنیم میتوان گفت که احمدشاه از پادشاهان خوب ایران بوده است. در صفحه ۳۴ کتاب (ایران

احمد شاه

در جنگ بزرگ) شرحی راجع بزندگانی خصوصی و اخلاق شخصی احمدشاه دیده شد و چون شرح مزبور مطابق واقع بود از این جهت عینا در این جا نقل میشود: «از زندگانی خصوصی و اخلاق شخصی احمد شاه تا آنجا که اطلاع داریم جوانی مهربان و مؤدب بود و قلبی رؤوف داشت آهسته صحبت میکرد نظر باستعداد فربهی در خوردن امساک مینمود به اغذیه ایرانی

احمدشاه در کلاس درس با معلمین و جمعی از درباریان

احمدشاه و سلطان عبدالحمید سلطان مخلوع عثمانی

بیش از خوراکهای فرنگی رغبت داشت مشروب الکلی دوست نمیداشت به تشریفات درباری

عقیده نداشت درویش مسلک و دموکرات‌منش بود به تعالیم اسلامی ایمان داشت اما نماز نمی خواند و روزه نمیگرفت شکار و بازی بیلیارد و تنیس را دوست میداشت بموسیقی کلاسیک عشق فراوان نشان میداد ترسو و محتاط و تودار و محیل و سرنگهدار بود بالفطره ممسک و در فکر گرد آوردن زر و سیم بود از ماهی سی هزار تومان بودجه درباری قدری کنار میگذاشت و از راه بازی بورس و خرید و فروش طلا ثروت قابل ملاحظه‌ای اندوخت نسبت بخویشان مخصوصاً به پدر و مادر علاقه زیاد داشت و از انحرافات محمدعلیشاه مبری بود». سجع مهر احمد شاه الحمدلله الغنی المجید ۱۳۳۷ :

  چون که ایزد خواست رونق باز یابد ملک و دین نام سلطان احمد قاجار شد نقش نگین  

و مهر دیگر بعد از الملک‌لله وعبارت السلطان احمدشاه قاجار سنه ۱۳۳۲ باین بیت موشح بود:

  خواست یزدان تا شود آباد ملک از عدل و داد خاتم شاهی بسلطان احمد قاجار داد  

سنه ۱۳۳۲. و با خلع او به سلطنت صد و پنجاه ساله قاجاریه بکلی خاتمه داده شد احمد شاه پس از خلع از سلطنت در پاریس بسر میبرد و مشغول بمعالجه خود بود و در سن سی و چهار سالگی در بیمارستان تویی نزدیک پاریس در تاریخ ۲۶ رمضان ۱۳۴۸ ق. (۱۳۰۸ خ.) بورم کلیه درگذشت و نعشش را به عراق برده و در کربلا در مقبره پدر و جدش در حرم حضرت امام حسین (ع) بخاک سپردند.


  1. در این تاریخ مظنه لیره بیست و پنج قران و دهشاهی بوده و شصت هزار لیره برابر است با یک میلیون و پانصد و سی هزار ریال این مبلغ را نصرةالدوله گرفت و در اروپا خرج کرد.
  2. عده‌ای از مبرزین و معارف وکلاء با موضوع خلع شاه جداً مخالفت کردند اما اظهاراتشان بجائی نرسید و کار انجام یافت (شب همان روز پس از مهروموم کردن در تمام اطاقهای دربار و کاخ گلستان محمدحسن میرزا ولیعهد را با یک وضع فلاکت‌بار و اهانت‌آمیزی از کاخ گلستان خارج کرده بمعیت امیر لشگر عبدالله خان امیرطهماسب – سرتیپ مرتضی خان یزدان پناه و یکی دو افسر دیگر و عده‌ای نظامی مسلح و مجهز بسرحد عراق برده شد و از ایران بکلی اخراج گردید. محمدحسن میرزا در سال ۱۳۷۹ خورشیدی متولد و در دیماه ۱۳۲۱ خورشیدی در سن ۴۲ سالگی بمرگ ناگهانی در لندن درگذشت و جنازه‌اش را بکربلا برده در حرم امام حسین (ع) بخاک سپرده شد.