شرح حال رجال ایران/ابوالقاسمخان ناصرالملک
ابوالقاسم ابوالقاسمخان قرهگوزلو همدانی (مشیر حضور – ناصرالملک – نایب السلطنه) فرزند احمدخان و نوه محمودخان ناصرالملک فرمانفرما که در سال ۱۲۸۲ قمری متولد و در سال ۱۳۴۶ قمری در گذشته است. در سال ۱۲۹۵ ق.
ابوالقاسم ناصرالملک نایبالسلطنه |
در سفر دوم ناصرالدینشاه باروپا که محمودخان ناصرالملک از ملتزمین رکاب شاه بود نوه خود را نیز بهمراه خود برد و به لندن برای تحصیل فرستاد نامبرده از تحصیل کردگان دانشگاه اوکسفورد انگلستان[۱] محسوب میشود.
پس از اتمام تحصیلات در سال ۱۳۰۱ ه. ق. از لندن بتهران مراجعت نمود. محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در یادداشتهای روزانه خود (۱۴ جمادی الاولی ۱۳۰۱ ه. ق. مینویسد: «خانه امینالدوله رفتم ابوالقاسمخان نواده ناصرالملک که تازه از فرنگ آمده ناصرالملک آورده بود که امینالدوله حضور شاه ببرد این جوان شش سال تمام فرنگستان بوده است». و نیز مینویسد: «۱۲ ذیحجه ۱۳۰۱: این جوان اسماً پیشخدمت و رسماً دور از خلوت است».
پیش از اینکه ابوالقاسمخان ملقب به مشیر حضور شود جدش محمودخان ناصرالملک را باین عنوان: «ناصرالملک مشیر خاص حضور همایون» یاد میکردند.[۲] بر حسب درخواست محمودخان ناصرالملک پدربزرگش از ناصرالدینشاه در ماه ربیع الاول ۱۳۰۲ ق. از طرف شاه ملقب به مشیر حضور شد در زمان حیات محمودخان ناصرالملک ابوالقاسمخان جزو درباریان ناصرالدینشاه بود و گاهی اوقات ترجمه بعضی از آئیننامهها و قوانین باو ارجاع میگردید محمودخان ناصرالملک فرمانفرما پس از دو ماه و نیم که از مراجعتش از حکومت خراسان گذشت در اوایل ربیع الثانی ۱۳۰۵ ق. بمرض سکته در گذشت و شاه تمام مناصب و
از چپ براست: میرزا علیخان امینالدوله صدر اعظم مظفرالدینشاه – ابوالقاسمخان ناصرالملک وزیر دارائی – میرزا عباسخان مهندس – جعفرقلیخان نیرالملک برادر مخبرالدوله – میرزا مهدیخان مهندس ممتحنالدوله – حاجی محمد خان امیر الامراء وزیر شکوهالسلطنه مادر مظفرالدینشاه
داد و مکنت زیاد ناصرالملک هم باو رسید و چند روز بعد بوسیله امینالسلطان بحضور شاه معرفی گردید ناصرالدینشاه، بر خلاف عادت و رویه همیشگی خود، که پس از مرگ اعیان اشراف – متمولین و ملاکین درجه یک مملکت، از اموال آنان (مخصوصاً نقدینه و جواهرات) برای خود بر میداشت بواسطه ارتباط و بستگی هر دو ناصرالملک به انگلیسها چیزی از اموال آنان بر نداشت (بشرح حال محمودخان ناصرالملک مراجعه شود)[۳].
ناصرالملک |
ابوالقاسم خان ناصر الملک در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه گاهی در غیاب محمد حسنخان اعتمادالسلطنه برای شاه روزنامه ترجمه میکرد و در حضور شاه خطابههای سفراء بیگانه و جواب شاه را برای آنان نیز ترجمه میکرده است.
در جمادیالثانیه سال ۱۳۱۴ ق. که امینالسلطان از صدارت معزول و بجایش میرزا علی خان امینالدوله در ماه رمضان همین سال صدر اعظم شد ناصرالملک را بجای میرزا عبدالوهاب خان نظامالملک (شوهر خواهر خود) وزیر دارایی نمود پس از عزل امینالدوله در ۱۶ صفر سال ۱۳۱۶ ق. ناصرالملک بالطبع کنار رفت و بجای وی حسینقلی خان نظامالسلطنه مافی وزیر دارایی شد در اولین کابینه دوره مشروطیت بریاست سلطان علیخان وزیر افخم در تاریخ ۶ صفر ۱۳۲۵ ق. برابر با ۲۹ اسفند ۱۲۸۵ خ. تشکیل یافت ناصرالملک وزیر مالیه بود و در ۲۰ ربیع الاول ۱۳۲۵ ق. برابر با ۱۳ اردیبهشت ۱۲۸۶ خ. که میرزا علی اصغر خان امینالسلطان معروف به اتابک اعظم نخست وزیر و مأمور تشکیل کابینه گردید ناصرالملک هم دوباره وزیر دارایی شد در تاریخ ۱۸ رمضان ۱۳۲۵ قمری مطابق با چهارم آبان ۱۲۸۶ خ. ناصرالملک از طرف محمد علیشاه نخست وزیر و مأمور تشکیل هیأت دولت گردید عمر کابینه وی بیش از دو ماه طول نکشید که خود استعفاء داد و چون شاه از این قضیه راضی نبود و کار بدون مشورت و اجازه او صورت گرفته بود از این جهت او و وزرائش را به قصر احضار و ناصرالملک نخست وزیر مستعفی را زندانی و زنجیر کرد لکن با مداخله فوری و سریع سفارت انگلیس آزاد و روز بعد رهسپار اروپا گردید. م. ق. هدایت (مخبر السلطنه) که در کابینه او وزیر فرهنگ بوده در صفحه ۲۱۰ – ۲۰۹ کتاب خاطرات و خطرات تألیف خود در این باره چنین گوید: «ناصرالملک مردی جا افتاده شاگرد مدرسه اکسفورد و طرف توجه انگلیس نشان محترمی هم از انگلیس دارد چون در اکسفورد تحصیل کرده است نمیتواند تصمیم بگیرد ۱۴ ذیقعده نزدیک غروب شاه وزراء را احضار فرمودند جمله آخر این که بروید پی کارتان مرخص شدیم ناصرالملک در اطاق حاجبالدوله حبس شد وزراء در اطاق امیر بهادر توقیف معلوم شد علاءالدوله هم در آبدارخانه توقیف است و محکوم باعدام عضدالملک برای حفظ او در آبدارخانه منتظر عفو ملوکانه است[۴] به امیر بهادر گفتم ناصرالملک نشانهائی از دولت انگلیس دارد و بسراغ او خواهند آمد خوبست کار بآنجا نکشد گفت صنیعالدوله هم به من گفت معطل کار علاءالدوله و در محظور عضدالملکیم برای ناصرالملک خطری نیست چیزی از شب نگذشته بود که چرچیل (مراد از این چرچیل: جرج پرسی چرچیل است) تشریف آوردند شرفیاب شدند چرچیل بشاه گفته بود ما باید تقصیر ناصرالملک را بدانیم علاءالدوله و ناصرالملک مرخص شدند وزراء با ناصرالملک بمنزل او رفتیم مقرر بود که سحر بفرنگ حرکت کند ناصرالملک سحر مصحوب نماینده از سفارت انگلیس حرکت کرده».
ادوارد برون در کتاب انقلاب ایران تألیف خود در این باب چنین گوید: «شاء هیأت دولت را که روز پیش استعفاء داده بود بقصر احضار و ناصرالملک نخستوزیر را زندانی و زنجیر کرد و با مداخله و اعمال نفوذ سفارت انگلیس ناصرالملک از سرنوشتی که در انتظارش بود رهایی یافته باروپا فرار کرد و همین طور در انگلستان میزیست در اینمدت هر قدر بوی اصرار میشد که بایران بازگردد از آمدن دریغ میداشت تا اینکه در سال ۱۳۲۷ ق. پس از فتح تهران و خلع محمد علیشاه او هم به تهران بازگشت».
احمدخان ملک ساسانی در کتاب (یادبودهای سفارت اسلامبول) راجع باین موضوع از قول شاه مخلوع (محمد علیشاه) چنین گوید: «در دنباله این صحبت شاه مخلوع گفت وقتیکه کشیکچیباشی را با مختارالدوله فرستادم ناصرالملک را بگیرند و بحضور بیاورند با چادر و چاقچور و پیچه میخواست فرار کند در حال با این قیافه در کالسکه گذاشتندش و بحضور آوردند من خندهام گرفت عکاس خواستم که پیش از آنکه طناب بگردنش بیندازند عکسی با این قیافه بردارد عکاس مشغول برداشتن عکس بود که چرچیل از طرف وزیر مختار انگلیس آمد و گفت که ناصرالملک دارای بزرگترین نشان دولت انگلیس است مرخصش بفرمائید باروپا برود».
ناصر الملک که از اواخر سال ۱۳۲۵ قمری در اروپا بود در سال ۱۳۲۸ قمری بدستیاری و اشاره انگلستان از طرف مجلس شورای ملی به نیابت سلطنت ایران بجای علیرضاخان قاجار عضدالملک متوفی در ۱۷ رمضان ۱۳۲۸ ه. ق. گزیده شد و در تاریخ ۱۲ صفر ۱۳۲۹ قمری او را با سلام و صلوات بتهران وارد کردند و تا سال ۱۳۳۲ ق. برابر با ۱۲۹۲ خ. نائب السلطنه بود پس از اینکه احمدشاه بسن بلوغ رسید و زمام امور را در دست گرفت و تاجگذاری کرد ناصرالملک هم رهسپار اروپا گردید و تا سال ۱۳۰۵ خورشیدی (برابر با ۱۳۴۵ ق.) در آنجا میزیست تا اینکه در این سال دوباره بایران بازگشت و بطوریکه پیش گفته شد در ۴ دی ۱۳۰۶ خورشیدی برابر ۱۳۴۶ ق. در سن ۶۴ سالگی درگذشت احمد خان ملک ساسانی در کتاب یادبودهای سفارت از قول محمد علیشاه مینویسد: «یک روز در میان صحبت حرف از دوره نیابت سلطنت ناصرالملک همدانی بمیان آمد محمد علیشاه میگفت در صورتیکه پس از تاجگذاری سلطان احمدشاه مدت نیابت سلطنتش تمام شده بود ادعای یکسال حقوق کرد چون فاقد حق قانونی بود دولت ایران موافقت نمیکرد آنوقت لارد کرزن وزیر خارجه انگلیس را واسطه کرد و با اصرار او از دولت ایران ۱۵۹ هزار تومان پول زور گرفت».
- ↑ دانشکده بالول Ballol College Oxford.
- ↑ پس از اینکه ابوالقاسم خان مشیر حضور ملقب به ناصرالملک گردید ناصرالدینشاه لقب مشیر حضوری را در سال ۱۳۱۰ ق. به احمد خان پیشخدمت معروف به جوجه پسر یوسفخان سرتیپ پسر حسن خان سردار ایروانی داد.
- ↑ ناصرالدینشاه این قبیل اموال را اسما برای خود میگرفت و پس از گرفتن تحویل خرانه اندرون میداد و جزء دارائی مملکت محسوب میگردید و وقتی هم که کشته شد از خود شخصاً چیزی نداشت.
- ↑ میرزا احمدخان علاءالدوله داماد عضدالملک بوده.