شبستری (گلشنراز)/رخ اینجا مظهر حسن خدایی است
ظاهر
رخ اینجا مظهر حسن خدایی است | مراد از خط جناب کبریایی است | |||||
رخش خطی کشید اندر نکویی | که از ما نیست بیرون خوبرویی | |||||
خط آمد سبزهزار عالم جان | از آن کردند نامش دار حیوان | |||||
ز تاریکی زلفش روز شب کن | ز خطش چشمهی حیوان طلب کن | |||||
خضروار از مقام بینشانی | بخور چون خطش آب زندگانی | |||||
اگر روی و خطش بینی تو بیشک | بدانی کثرت از وحدت یکایک | |||||
ز زلفش باز دانی کار عالم | ز خطش باز خوانی سر مبهم | |||||
کسی گر خطش از روی نکو دید | دل من روی او در خط او دید | |||||
مگر رخسار او سبع المثانی است | که هر حرفی از او بحر معانی است | |||||
نهفته زیر هر مویی از او باز | هزاران بحر علم از عالم راز | |||||
ببین بر آب قلبت عرش رحمان | ز خط عارض زیبای جانان |