رباعیهای مهستی گنجوی/رباعی شمارهٔ ۱۴۳
ظاهر
دوش از غم هجرت ای بت عهدشکن | چون دوست همی گریست بر من دشمن | |||||
از بس که من از عشق تو مینالیدم | تا روز همی سوخت دل شمع به من |
دوش از غم هجرت ای بت عهدشکن | چون دوست همی گریست بر من دشمن | |||||
از بس که من از عشق تو مینالیدم | تا روز همی سوخت دل شمع به من |