رباعیهای مهستی گنجوی/رباعی شمارهٔ ۱۲۴
ظاهر
رفت آن که سری پر از خمارش دارم | چون جان دارم گهی که خوارش دارم | |||||
بر آمدنش چنان امیدم یارست | گوئی که هنوز در کنارش دارم |
رفت آن که سری پر از خمارش دارم | چون جان دارم گهی که خوارش دارم | |||||
بر آمدنش چنان امیدم یارست | گوئی که هنوز در کنارش دارم |