پرش به محتوا

رباعیات خیام (تصحیح فروغی و غنی)/ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست

از ویکی‌نبشته

۸

  ابر آمد و باز بر سَرِ سبزه گریست بی باده گُلرنگ نمی‌باید زیست  
  این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست  


رباعی ۸– شیخ سعدی فرماید:

  بسبزه کجا تازه گردد دلم که سبزه بخواهد دمیم از گِلَم  
  تفرّج کنان از هوا و هوس گذشتیم بر خاک بسیار کس  
  کسانیکه از ما بغیب اندرند بیایند و بر خاک ما بگذرند  

و تمام باب نهم بوستان شرح و تفسیر همین معنی است.