دیوان شمس/که بوده است تو را دوش یار و همخوابه
ظاهر
که بوده است تو را دوش یار و همخوابه | که از خوی تو پر از مشک گشت گرمابه | |||||
چو شانه سنگ ز عشق تو شاخ شاخ شدهست | پریت خوانده به حمام و کردهات لابه | |||||
چو شانه زلف تو را دید شد هر انگشتش | دلیل و آلت تهلیل همچو سبابه | |||||
ز نور روی تو پر گشت خلوت حمام | که جمله قبه زجاجی شدهست چون تابه | |||||
خمش که گل مثل آب از تو یافت صفا | که هر کی نسبت تو یافت گشت نسابه |