دیوان شمس/چند گهی فاتحه خوانت کنم
ظاهر
چند گهی فاتحه خوانت کنم | از پس آن شاه جهانت کنم | |||||
پیر شدی در غم ما باک نیست | پیر بیا تا که جوانت کنم | |||||
هیچ غم جان مخور ار جان برفت | بگلر لشکرگه جانت کنم | |||||
آنچ محال است تصور دهم | وجه محالیش بیانت کنم | |||||
ره دهمت تا به اصول اصول | راه چه باشد که چنانت کنم | |||||
گر چه کلیمی همه در اعتراض | کشف کنم خضر زمانت کنم |