دیوان شمس/چند گریزی ز ما چند روی جا به جا
ظاهر
چند گریزی ز ما چند روی جا به جا | جان تو در دست ماست همچو گلوی عصا | |||||
چند بکردی طواف گرد جهان از گزاف | زین رمه پر ز لاف هیچ تو دیدی وفا | |||||
روز دو سهای زحیر گرد جهان گشته گیر | همچو سگان مرده گیر گرسنه و بینوا | |||||
مرده دل و مرده جو چون پسر مرده شو | از کفن مرده ایست در تن تو آن قبا | |||||
زنده ندیدی که تا مرده نماید تو را | چند کشی در کنار صورت گرمابه را | |||||
دامن تو پرسفال پیش تو آن زر و مال | باورم آنگه کنی که اجل آرد فنا | |||||
گویی که زر کهن من چه کنم بخش کن | من به سما میروم نیست زر آن جا روا | |||||
جغد نهای بلبلی از چه در این منزلی | باغ و چمن را چه شد سبزه و سرو و صبا |