دیوان شمس/پرسید کسی که ره کدامست
ظاهر
پرسید کسی که ره کدامست | گفتم کاین راه ترک کامست | |||||
ای عاشق شاه دان که راهت | در جست رضای آن همامست | |||||
چون کام و مراد دوست جویی | پس جست مراد خود حرامست | |||||
شد جمله روح عشق محبوب | کاین عشق صوامع کرامست | |||||
کم از سر کوه نیست عشقش | ما را سر کوه این تمامست | |||||
غاری که در اوست یار عشقست | جان را ز جمال او نظامست | |||||
هر چت که صفا دهد صوابست | تعیین بنمی کنم کدامست | |||||
خامش کن و پیر عشق را باش | کاندر دو جهان تو را امامست |