دیوان شمس/هر نکته که از زهر اجل تلختر آید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) از مولوی (هر نکته که از زهر اجل تلختر آید) |
' |
هر نکته که از زهر اجل تلختر آید | آن را چو بگوید لب تو چون شکر آید | |||
در چاه زنخدان تو هر جان که وطن ساخت | زود از رسن زلف تو بر چرخ برآید | |||
هین توشه ده از خوشه ابروی ظریفت | زان پیش که جان را ز تو وقت سفر آید | |||
از دعوت و آواز خوشت بوی دل آید | لبیک زنم نفخه خون جگر آید |