دیوان شمس/من پری زاده‌ام و خواب ندانم که کجا است

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(من پری زاده‌ام و خواب ندانم که کجا است)
  من پری زاده‌ام و خواب ندانم که کجا است چونک شب گشت نخسپند که شب نوبت ما است  
  چون دماغ است و سر استت مکن استیزه بخسب دخل و خرج است چنین شیوه و تدبیر سزا است  
  خرج بی‌دخل خدایی است ز دنیا مطلب هر که را هست زهی بخت ندانم که که را است