دیوان شمس/من رسیدم به لب جوی وفا

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(من رسیدم به لب جوی وفا)
  من رسیدم به لب جوی وفا دیدم آن جا صنمی روح فزا  
  سپه او همه خورشیدپرست همچو خورشید همه بی‌سر و پا  
  بشنو از آیت قرآن مجید گر تو باور نکنی قول مرا  
  قد وجدت امراه تملکهم اوتیت من کل شیء و لها  
  چونک خورشید نمودی رخ خود سجده دادیش چو سایه همه را  
  من چو هدهد بپریدم به هوا تا رسیدم به در شهر سبا