دیوان شمس/مبر رنج ای برادر خواجه سختست

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(مبر رنج ای برادر خواجه سختست)
  مبر رنج ای برادر خواجه سختست به وقت داد و بخشش شوربختست  
  اگر چه باغ را نیمی گرفته‌ست ولیکن سخت بی‌میوه درختست  
  گشاده ابروست و بسته کیسه مشو غره که او را سیم و رختست  
  دو دستش را به تخته دوختستند چه سود ار خواجه بر بالای تختست  
  وجودش گر چه یک پاره‌ست چون کوه سخااش مرده است و لخت لختست