دیوان شمس/عاشقان را آتشی وآنگه چه پنهان آتشی
ظاهر
عاشقان را آتشی وآنگه چه پنهان آتشی | وز برای امتحان بر نقد مردان آتشی | |||||
داغ سلطان مینهند اندر دل مردان عشق | تخت سلطان در میان و گرد سلطان آتشی | |||||
آفتابش تافته در روزن هر عاشقی | ما پریشان ذره وار اندر پریشان آتشی | |||||
الصلا ای عاشقان کاین عشق خوانی گسترید | بهر آتشخوارگانش بر سر خوان آتشی | |||||
عکس این آتش بزد بر آینه گردون و شد | هر طرف از اختران بر چرخ گردان آتشی |