پرش به محتوا

دیوان شمس/سبکتری تو از آن دم که می‌رسد ز صبا

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(سبکتری تو از آن دم که می‌رسد ز صبا)
  سبکتری تو از آن دم که می‌رسد ز صبا ز دم زدن نشود سیر و مانده کس جانا  
  ز دم زدن کی شود مانده یا کی سیر شود تو آن دمی که خدا گفت یحیی الموتی  
  دهان گور شود باز و لقمه ایش کند چو بسته گشت دهان تن از دم احیا  
  دمم فزون ده تا خیک من شود پرباد که تا شوم ز دم تو سوار بر دریا  
  مباد روزی کاندر جهان تو درندمی که یک گیاه نروید ز جمله صحرا  
  فروکش این دم زیرا تو را دمی دگر است چو بسکلد ز لب این باد آن بود برجا