دیوان شمس/ز کجا آمدهای میدانی
ظاهر
ز کجا آمدهای میدانی | ز میان حرم سبحانی | |||||
یاد کن هیچ به یادت آید | آن مقامات خوش روحانی | |||||
پس فراموش شدستت آنها | لاجرم خیره و سرگردانی | |||||
جان فروشی به یکی مشتی خاک | این چه بیع است بدین ارزانی | |||||
بازده خاک و بدان قیمت خود | نی غلامی ملکی سلطانی | |||||
جهت تو ز فلک آمدهاند | خوبرویان خوش پنهانی |