دیوان شمس/زندگانی مجلس سامی
ظاهر
زندگانی مجلس سامی | باد در سروری و خودکامی | |||||
نام تو زنده باد کز نامت | یافتند اصفیا نکونامی | |||||
میرسانم سلام و خدمتها | که رهی را ولی انعامی | |||||
چه دهم شرح اشتیاق که خود | ماهیم من تو بحر اکرامی | |||||
ماهی تشنه چون بود بیآب | ای که جان را تو دانه و دامی | |||||
سبب این تحیت آن بودست | که تو کار مرا سرانجامی | |||||
حاصل خدمت از شکرریزت | دارد اومید شربت آشامی | |||||
ز آن کرمها که کردهای با خلق | خاص آسوده است و هم عامی | |||||
بکشش در حمایتت کامروز | تویی اهل زمانه را حامی | |||||
تا که در ظل تو بیارامد | که تو جان را پناه و آرامی | |||||
که شوم من غریق منت تو | کابتدا کردی و در اتمامی | |||||
باد جاوید بر مسلمانان | سایهات کفتاب اسلامی | |||||
این سو ار کار و خدمتی باشد | تا که خدمت نمای و رامی |