دیوان شمس/دو چیز نخواهد بد در هر دو جهان می دان
ظاهر
دو چیز نخواهد بد در هر دو جهان می دان | از عاشق حق توبه وز باد هوا انبان | |||||
گر توبه شود دریا یک قطره نیابم من | ور خاک درآیم من آن خاک شود سوزان | |||||
در خاک تنم بنگر کز جان هواپیشه | هر ذره در این سودا گشتهست چو دل گردان | |||||
خاصیت من این است هر جا که روم اینم | چه دوزد پالان گر هر جا که رود پالان | |||||
گویند که هر کی هست در گور اسیر آید | در حقه تنگ آن مشک نگذارد مشک افشان | |||||
در سینه تاریکت دل را چه بود شادی | زندان نبود سینه میدان بود آن میدان | |||||
اندر رحم مادر چون طفل طرب یابد | آن خون به از این باده وان جا به از این بستان | |||||
گر شرح کنم این را ترسم که مقلد را | آید به خیال اندر اندیشه سرگردان |