دیوان شمس/دوش دل عربده گر با کی بود
ظاهر
دوش دل عربده گر با کی بود | مشت کی کردست دو چشمش کبود | |||||
آن دل پرخواره ز عشق شراب | هفت قدح از دگران برفزود | |||||
مست شد و بر سر کوی اوفتاد | دست زنان ناگه خوابش ربود | |||||
آن عسسی رفت قبایش ببرد | وان دگری شد کمرش را گشود | |||||
آمد چنگی بنوازید تار | جست ز خواب آن دل بیتار و پود | |||||
دید قبا رفته خمارش نماند | دید زیان کم شد سودای سود | |||||
دیدش ساقی که در آتش فتاد | جام گرفت و سوی او شد چو دود | |||||
بر غم او ریخت می دلگشا | صورت اقبال بدو رو نمود | |||||
بخت بقا یافت قبا گو برو | ذوق فنا دید چه جوید وجود | |||||
عالم ویرانه به جغدان حلال | باد دو صد شنبه از آن جهود | |||||
ما چو خرابیم و خراباتییم | خیز قدح پر کن و پیش آر زود | |||||
این قدح از لطف نیاید به چشم | جسم نداند می جان آزمود | |||||
زان سوی گوش آمد این طبل عید | در دلش آتش بزن افغان عود | |||||
بس کن و اندر تتق عشق رو | دلبر خوبست و هزاران حسود |