دیوان شمس/دود دل ما نشان سوداست
ظاهر
دود دل ما نشان سوداست | وان دود که از دلست پیداست | |||||
هر موج که میزند دل از خون | آن دل نبود مگر که دریاست | |||||
بیگانه شدند آشنایان | دل نیز به دشمنی چه برخاست | |||||
هر سوی که عشق رخت بنهاد | هر جا که ملامتست آن جاست | |||||
ما نگریزیم از این ملامت | زیرا که قدیم خانه ماست | |||||
در عشق حسد برند شاهان | زان روی که عشق شمع دلهاست | |||||
پا بر سر چرخ هفتمین نه | کاین عشق به حجرههای بالاست | |||||
هشیار مباش زان که هشیار | در مجلس عشق سخت رسواست | |||||
میری مطلب که میر مجلس | گر چشم ببستهست بیناست | |||||
این عشق هنوز زیر چادر | این گرد سیاه بین که برخاست | |||||
هر چند که زیر هفت پردهست | پیداست که سخت خوب و زیباست | |||||
شب خیز کنید ای حریفان | شمعست و شراب و یار تنهاست |