پرش به محتوا

دیوان شمس/در این سرما و باران یار خوشتر

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(در این سرما و باران یار خوشتر)
  در این سرما و باران یار خوشتر نگار اندر کنار و عشق در سر  
  نگار اندر کنار و چون نگاری لطیف و خوب و چست و تازه و تر  
  در این سرما به کوی او گریزیم که مانندش نزاید کس ز مادر  
  در این برف آن لبان او ببوسیم که دل را تازه دارد برف و شکر  
  مرا طاقت نماند از دست رفتم مرا بردند و آوردند دیگر  
  خیال او چو ناگه در دل آید دل از جا می‌رود الله اکبر