دیوان شمس/در این خانه کژی ای دل گهی راست

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(در این خانه کژی ای دل گهی راست)
  در این خانه کژی ای دل گهی راست برون رو هی که خانه خانه ماست  
  چو بادی تو گهی گرم و گهی سرد رو آن جا که نه گرما و نه سرماست  
  تو خواهی که مرا مستور داری منم روز و همیشه روز رسواست  
  تو میرابی که بر جو حکم داری به جو اندرنگنجد جان که دریاست  
  تو پر و بال داری مرغ واری به پر و بال مردان را چه پرواست  
  نجس در جوی ما آب زلالست مگس بر دوغ ما بازست و عنقاست  
  صلا ای آفتاب لامکانی که ذره ذره از تابش ثریاست  
  بحمدالله به عشق او بجستیم از این تنگی که محراب و چلیپاست  
  دهل برگیر و در بازار می‌رو ندا می‌کن که یوسف خوب سیماست  
  دریدم پرده ناموس و سالوس که جان من ز جان خویش برخاست