دیوان شمس/در آینه چون بینم نقش تو به گفت آرم
ظاهر
در آینه چون بینم نقش تو به گفت آرم | آیینه نخواهد دم ای وای ز گفتارم | |||||
در آب تو را بینم در آب زنم دستی | هم تیره شود آبم هم تیره شود کارم | |||||
ای دوست میان ما ای دوست نمیگنجد | ای یار اگر گویم ای یار نمییارم | |||||
زان راه که آه آمد تا باز رود آن ره | من راه دهان بستم من ناله نمیآرم | |||||
گر ناله و آه آمد زان پرده ماه آمد | نظاره مه خوشتر ای ماه ده و چارم |