دیوان شمس/خبر کن ای ستاره یار ما را
ظاهر
خبر کن ای ستاره یار ما را | که دریابد دل خون خوار ما را | |||||
خبر کن آن طبیب عاشقان را | که تا شربت دهد بیمار ما را | |||||
بگو شکرفروش شکرین را | که تا رونق دهد بازار ما را | |||||
اگر در سر بگردانی دل خود | نه دشمن بشنود اسرار ما را | |||||
پس اندر عشق دشمن کام گردم | که دشمن مینپرسد کار ما را | |||||
اگر چه دشمن ما جان ندارد | بسوزان جان دشمن دار ما را | |||||
اگر گل بر سرستت تا نشویی | بیار و بشکفان گلزار ما را | |||||
بیا ای شمس تبریزی نیر | بدان رخ نور ده دیدار ما را |