دیوان شمس/بیا جانا که امروز آن مایی
ظاهر
بیا جانا که امروز آن مایی | کجایی تو کجایی تو کجایی | |||||
به فر سایهات چون آفتابیم | همایی تو همایی تو همایی | |||||
جهان فانی نماند ز آنک او را | بقایی تو بقایی تو بقایی | |||||
چه چنگ اندر تو زد عالم که او را | نوایی تو نوایی تو نوایی | |||||
چو عاشق بیکله گردد تو او را | قبایی تو قبایی تو قبایی | |||||
خمش کردم ولی بهر خدا را | خدایی کن خدایی کن خدایی |