دیوان شمس/بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
ظاهر
بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی | کف دریا چه کند خواجه بجز دریایی | |||||
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی | ز پی خشم رهی ساعد و کف میخایی | |||||
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا | چون تویی پای علم نقد که را میپایی | |||||
ترشم گفتی و پیش شکر بیحد تو | عسل و قند چه دارند بجز سرکایی | |||||
گر چه من روترشم لیک خم سرکه نیم | ور چه هر جا بروم لیک نیم هرجایی | |||||
گر تو خوبی و منم آینه روی خوشت | پیش رو دار مرا چونک جهان آرایی | |||||
نی غلط گفتم سرمست بدم زفت زدم | کی بود آینه را با رخ تو گنجایی | |||||
نو فسونی است مرا سخت عجب پیشتر آ | تا به گوش تو فروخوانم ای بینایی |