پرش به محتوا

دیوان شمس/ای گشته ز تو خندان بستان و گل رعنا

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(ای گشته ز تو خندان بستان و گل رعنا)
  ای گشته ز تو خندان بستان و گل رعنا پیوسته چنین بادا چون شیر و شکر با ما  
  ای چرخ تو را بنده وی خلق ز تو زنده احسنت زهی خوابی شاباش زهی زیبا  
  دریای جمال تو چون موج زند ناگه پرگنج شود پستی فردوس شود بالا  
  هر سوی که روی آری در پیش تو گل روید هر جا که روی آیی فرشت همه زر بادا  
  وان دم که ز بدخویی دشنام و جفا گویی می‌گو که جفای تو حلواست همه حلوا  
  گر چه دل سنگستش بنگر که چه رنگستش کز مشعله ننگستش وز رنگ گل حمرا  
  یا رب دل بازش ده صد عمر درازش ده فخرش ده و نازش ده تا فخر بود ما را