دیوان شمس/ای شکران ای شکران کان شکر دارم از او

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(ای شکران ای شکران کان شکر دارم از او)
  ای شکران ای شکران کان شکر دارم از او پندپذیرنده نیم شور و شرر دارم از او  
  خانه شادی است دلم غصه ندارم چه کنم هر چه به عالم ترشی دورم و بیزارم از او  
  کی هلدم با خود کی می‌دهدم بر سر می گل دهدم در مه دی بلبل گلزارم از او  
  من خوش و تو نیم خوشی جهد بکن تا بچشی تا قدحی می‌بکشی ز آنک گرفتارم از او