دیوان شمس/ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا)
  ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا بشنو ز آسمان‌ها حی علی الصلا  
  درهای گلستان ز پی تو گشاده‌ایم در خارزار چند دوی ای برهنه پا  
  جان را من آفریدم و دردیش داده‌ام آن کس که درد داده همو سازدش دوا  
  قدی چو سرو خواهی در باغ عشق رو کاین چرخ کوژپشت کند قد تو دوتا  
  باغی که برگ و شاخش گویا و زنده‌اند باغی که جان ندارد آن نیست جان فزا  
  ای زنده زاده چونی از گند مردگان خود تاسه می نگیرد از این مردگان تو را  
  هر دو جهان پر است ز حی حیات بخش با جان پنج روزه قناعت مکن ز ما  
  جان‌ها شمار ذره معلق همی‌زنند هر یک چو آفتاب در افلاک کبریا  
  ایشان چو ما ز اول خفاش بوده‌اند خفاش شمس گشت از آن بخشش و عطا