دیوان شمس/اگر عشقت به جای جان ندارم

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(اگر عشقت به جای جان ندارم)
  اگر عشقت به جای جان ندارم به زلف کافرت ایمان ندارم  
  چو گفتی ننگ می داری ز عشقم غم عشق تو را پنهان ندارم  
  تو می گفتی مکن در من نگاهی که من خون‌ها کنم تاوان ندارم  
  من سرگشته چون فرمان نبردم از آن بر نیک و بد فرمان ندارم  
  چو هر کس لطف می یابند از تو من بیچاره آخر جان ندارم