دیوان شمس/اندرآ ای اصل اصل شادمانی شاد باش
ظاهر
اندرآ ای اصل اصل شادمانی شاد باش | اندرآ ای آب آب زندگانی شاد باش | |||||
گرت بیند زندگانی تا ابد باقی شود | ورت بیند مرده هم داند که جانی شاد باش | |||||
همچنین تو دم به دم آن جام باقی میرسان | تا شویم از دست و آن باقی تو دانی شاد باش | |||||
بر نشانه خاک ما اینک نشان زخم تو | ای نشانه شاد زی و ای نشانی شاد باش | |||||
ای هما کز سایهات پر یافت کوه قاف نیز | ای همای خوش لقای آن جهانی شاد باش | |||||
هم ظریفی هم حریفی هم چراغی هم شراب | هم جهانی هم نهانی هم عیانی شاد باش | |||||
تحفههای آسمانی میرسانی دم به دم | میرسان و میرسان خوش میرسانی شاد باش | |||||
رختها را میکشاند جان مستان سوی تو | میچشان و میکشان خوش میکشانی شاد باش | |||||
ای جهان را شاد کرده وی زمین را جمله گنج | تا زمین گوید تو را کای آسمانی شاد باش | |||||
گر سر خوبی بخارد دلبری در عهد تو | پرچمش آرند پیشت ارمغانی شاد باش | |||||
گوهر آدم به عالم شمس تبریزی تویی | ای ز تو حیران شده بحر معانی شاد باش |