پرش به محتوا

دیوان شمس/از لب یار شکر را چه خبر

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(از لب یار شکر را چه خبر)
  از لب یار شکر را چه خبر وز رخش شمس و قمر را چه خبر  
  با دمش باد بهاری چه زند وز قدش سرو و شجر را چه خبر  
  گر جهان زیر و زبر گشت از او عاشق زیر و زبر را چه خبر  
  چونک جان محرم اسرارش نیست از رهش اهل خبر را چه خبر  
  گر چه نرگس نگرانست به باغ از چمن نرگس تر را چه خبر  
  گفته هر قوم هم از مستی خویش که ز ما قوم دگر را چه خبر  
  گفت چونی و دل تو چونست از دل این خسته جگر را چه خبر  
  با ملک تاج و کمر گر به همند از ملک تاج و کمر را چه خبر  
  کم کن این ناله که کس واقف نیست ز آه عشاق سحر را چه خبر