دیوان شمس/آمد آمد در میان خوب ختن

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(آمد آمد در میان خوب ختن)
  آمد آمد در میان خوب ختن هر دو دستت را بشو از جان و تن  
  داد شمشیری به دست عشق و گفت هرچ بینی غیر من گردن بزن  
  اندر آب انداز الا نوح را هر که باشد خوب و زشت و مرد و زن  
  هر که او اندر دل نوح است رست هر که در پستی است در دریا فکن