پرش به محتوا

دیوان سلمان ساوجی/قطعه‌ها/چون خیامت بارگاه آسمان برکنده باد

از ویکی‌نبشته

ای خیام دولتت برکنده دور آسمان

چون خیامت بارگاه آسمان برکنده باد

جز که چشم حاسدان از باغ شاهی برنکند

سر و قدت را که چشم حاسدان برکنده باد

گر گشاید باز مرز نگوش و نرگس چشم و گوش

بی تو چشم و گوششان در بوستان بر کنده باد

بعد ازین سنگین دلی گر دل نهد بر تاج و تخت

چون زر و یاقوت و لعلش خان و مان بر کنده باد

عین آب ار وا شود بعد از تو بر صحرا و کوه

چشم‌های روشن آب روان برکنده باد