دیوان سلمان ساوجی/قطعهها/داد حبی مسلهم فرزند مردود حبش
ظاهر
خورده بودم غصه بسیار و طبعم بسته بود
داد حبی مسلهم فرزند مردود حبش
تا به هر مجلس که بنشینم روانی میرویم
بر سر و بر سبلت و بر ریش مردود حبش
خورده بودم غصه بسیار و طبعم بسته بود
داد حبی مسلهم فرزند مردود حبش
تا به هر مجلس که بنشینم روانی میرویم
بر سر و بر سبلت و بر ریش مردود حبش