دیوان سلمان ساوجی/رباعیات/من با کمر تو در میان کردم دست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
من با کمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
پیداست کز آن میان چه بر بست کمر
تا من ز کمر چه طرف بر خواهم بست
من با کمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
پیداست کز آن میان چه بر بست کمر
تا من ز کمر چه طرف بر خواهم بست